جواب معرکه
Ana: Hey, Mike. I heard your mom is a zoologist. What is it exactly?
آنا: سلام مایک. شنیدم مامانت جانور شناسه. چی هست دقیقا؟
Mike: A zoologist. Well, that’s true. She is a zoologist. So a zoologist is someone who studies animals.
مایک: یه جانور شناس. خب درسته. اون یه جانور شناسه. جانور شناس کسیه که درباره حیوانات پژوهش می کنه.
Ana: Oh, interesting. So does she study all animals or does she focus on a specific animal?
آنا: جالبه. خب مامانت درباره همه حیوانات تحقیق می کنه یا روی یه حیوان خاصی؟
Mike: Well, she’s worked at universities studying animals for a long time. So she’s worked on many different kinds of animals. But at the moment, she is studying South African tortoises.
مایک: اون خیلی سال توی دانشگاه هایی که بر روی حیوانات مطالعه می کنند، کار می کرد. اون روی انواع مختلفی از حیوانات کار کرده. اما در حال حاضر، بر روی لاک پشت های آفریقای جنوبی تحقیق می کنه.
Ana: Oh, interesting. Do you have any tortoises in your house?
آنا: جالبه. آیا هیچ لاک پشتی توی خونتون دارید؟
Mike: Yeah. Actually, we have more than 40 tortoises in our garden.
مایک: آره. در واقع، بیش از ۴۰ لاک پشت توی باغمون داریم.
Ana: More than 40. Wow.
آنا: بیش از ۴۰ تا. واو.
Mike: Yes. People are always very surprised when they visit and they see all our tortoises.
مایک: آره. آدم ها همیشه تعجب می کنند وقتی میاند و تمام این لاک پشت ها رو می بینند.
Ana: So, do you know a lot about tortoises as well?
آنا: خب، خودت درباره لاک پشت ها زیاد می دونی؟
Mike: I don’t know very much about them but I mean, my mom has always got them around at the house or she’s often busy with some sort of tortoise’s related activity. And so sometimes, as a high school kid, I got home and she would have a tortoise that – a pregnant tortoise, a female tortoise with eggs inside. And in order to monitor these eggs, she would have it in a bath of water with an ultrasound scanner and a screen up on the dining room table.
مایک: زیاد درباره اونا نمی دونم اما منظورم اینه که مامانم همیشه اونا رو به خونه میاره و کارها و فعالیت های اونا رو تحت نظر داره. و گاهی اوقات، وقتی دبیرستانی بودم، میرفتم خونه و اون یه لاک پشت حامله داشت، یک لاک پشت مونث با تخم هایی که درونش بود. و برای اینکه اون تخم ها رو تحت نظر بگیره، لاک پشت رو با یه اسکنر اولتراسوند توی وان حمام گذاشته بود و یه صفحه نمایش هم روی میز ناهار خوری بود.